سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه بار بذار حرف بزنم ، دیگه نه حرف سفره


نه حرف تیر تو قلب یه دیوونه ی در به دره


نه صحبت پرسیدن لحظه و روز و حالته


نه قصه ی عاشقیه،نه پاسخ سوالته


نه اشکی ریختم لا به لاش ، نه پر شده از التماس

 

نه توش غرور پیدا می شه ، نه اعتماد ، نه عطر یاس

 

این دفه حرف قصه نیست ، خاکستر حقیقته 


یادت میاد یکی می گفت حقیقتم مصیبته


بذار بدون پرسش و ساده و بی مقدمه

 

بریم سراغ حرفی که ، می ترسونه یه عالمه

 

همیشه از نخواستنت ، تو رویاهام می ترسیدم

 

بعد خودمو گول می زدم ، به ترسیدن می خندیدم

 

ترسه ولی قایم می شد ، شب میومد مثل لولو

 

واسه همین گاهی بهت ، فقط می گفتم تو بگو

 
نگفتی و گذاشتمش پای غمای خستگی

 

فهمیدم اشتباه بوده ، اینم یه جور دیوونگی

 

خیال نکن این که می گم ، شکایته ، رنگ گله س

 

قبول ندارم اخم تو مال نبود حوصله س

 

دیگه مزاحم نمیشم ، خیالت آسوده باشه


سهم من از آتیش بذار ، فقط یه کم دوده باشه


مهم اینه که اسمتو تمام دنیا بلدن


فرقی نداره که با من چه قدر خوبن چه قدر بدن

 

قصه ی ما دو تا شاید ، به درد تاریخ می خوره


کار من از جانب تو ، به درد توبیخ می خوره


همونشم تو بنویس ، کلی جای سپاس داره


با من که کاری نداری ، اونو می دی کی بیاره ؟


نه بگذریم ، انگار دلم بازم پرید اون شبکه


برای توتکراریه اما نگه میترکه


خوب می دونم تو این سالا تحملم کردی ، آره ؟


چشات روشن نشد بگن زیبا تو رو دوس نداره ؟


دل به دل کسی نده ، عاشقی دزده زیبا جون


هر کار تو عاشقی کنی ، بدون مزده زیبا جون


سخته مزاحمت نشم ، نمی دونم چیکار کنم


نه ، نمیشم ، اما می خوام از خودمم فرار کنم


دلم می خواد برم یه جا که دیگه زیبا نباشه


تمام دنیا رو برم فک می کنم جا نباشه


تو همه ی وجودمی ، هر جا برم می یای پیشم


ولی بهت قول دادمو ، دیگه مزاحم نمی شم


من نمی رم ، یادت باشه تو اونی هستی که می ره

 

منم یه جور مزاحمم ، که کلی پیشت می میره

 

مزاحمی که ردشو ، تمام آدما دارن

 

نیازی نیس شمارشو به ذهن دستگا بسپارن

 

مزاحم خیلی روزا ، چه تو طلوع ، چه تو غروب

 

مزاحم روزای تلخ ، مزاحم روزای خوب

 

نه اینکه بار آخره ، مزاحمت طولانی شد

 
اخماتو وا کن تا برم ، باز که هوات طوفانی شد 


الان تمومش می کنم ، امون نمیدم تا بگی

 


خوبیش اینه با هم می گیم ، مزاحم همیشگی

 
حالا که دلت اومد ، نامه رو بردار پاره کن

 
دیگه مزاحمت نشم ؟ دل می گه استخاره کن 


چشمای ناز و روشنت ، شاده که شر من کمه

 


قند تو دلت آب می شه از نبودن این دختره


تازه همونم که می خوای ، بدون زنگ و صحبتی

 

این آخرین حرف منه ، دلم خوشه که راحتی


مزاحم همیشگیت تاریخ مرداد می زنه


اما زمان هیچه براش ، فقط داره داد می زنه


داد می زنه آی آدما ، مسافرای زندگی


از این به بعد به من بگید ، مزاحم همیشگی






تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/11/7 | 2:29 صبح | نویسنده : mina | نظر

تو یه نگاه اول همه میگن یه ادم خود خواه و تیتیش مامانیم که کلاس میزارم.ولی بعد از برخورد باهام میگن که اشتباه فکر کردیم و تو یه ادم شادی هستی.
همه میگن که شادم ولی هیچکی خبر نداره که اونایی که شادن از همه غمگین ترن تو دلشون هزار تا مشکل دارن و سعی میکنن که مشکلشونو با خندیدن نادیده بگیرن.
خیلی ها هم هستن که غم و غصه هاشونو یه جورایی نشون میدن.
ولی من بر عکس همه هستم طرز فکرام با همه فرق داره یه ادم بلند پروازیم و عااااشق مسافرتم.
گاهی که دلم میگیره دوست دارم خودمو بغل کنم ببرم بخوابونمش دست ببرم لای موهاش و نوازشش کنم لالایی واسش بخونم بعد بگم غصه نخور خودم جان همه دچیز درست میشه.همه چیز اون چیزی که تو میخوای میشه.
آدمها غرورشونو کنار میزارن همه با هم صمیمی میشن.
بچه ها دیگه سر 4راهاکار نمیکنن و با اون دستای معصومشون گل نمیفروشن
پولدارا با فقیرا هم سطح میشن دیگه هیچ وقت کسی و که دوستش داری تورو تحقیرت نمیکنه.ولی کاش همه این ها رویا نبود وحقیقت داشت.
شاید الان تو سرتو به حالت تعصب تکون بدی و بگی ای بابا دلش خوشه چقد رویا پردازی میکنه کیه که غصه نداره؟منم میگم اره خیییییلی ها هم هستن که با غصه هاشون میجنگن خیییییلی ها هم مثل من با رویا هاشون زندگی میکنن.(به نظر شما من چه جور ادمی هستم)

 




تاریخ : یادداشت ثابت - سه شنبه 92/10/11 | 11:50 عصر | نویسنده : mina | نظر

مصاحبه برای استخدام در ایران ادامه مطلب...


تاریخ : سه شنبه 92/11/15 | 2:2 صبح | نویسنده : mina | نظر

بچه که بودیم یه روز خواهرم اومد با خوشحالی بهم گفت:بدو که یه بسته بادکنک پیدا کردم...

خلاصه همه رو باد کردیم و یه نخ بهشون بستیم و دویدیم تو کوچه...

هر کی می رسید با خنده می پرسید اینا رو از کجا آوردین؟ ما هم خوشحال می گفتیم از تو کمد مامانو بابام...

یکی دو ساعتی که پرسه زدیمو آبرو ریزی کردیم یکی از همسایه ها از تو کوچه جمعمون کرد و سپردمون دست مامانمون !!

(لطفا نظر یادتون نره)




تاریخ : سه شنبه 92/11/15 | 1:33 صبح | نویسنده : mina | نظر

میدونی این یعنی چی؟

21593

میای ما 2 تا با هم 1 کی بشیم

5دقیقه با هم باشیم

9ماه بعد 3 تا بشیم.




تاریخ : دوشنبه 92/11/7 | 2:3 عصر | نویسنده : mina | نظر

  • آریس باکس
  • ریش
  • مهم نیوز
  • پایگاه صاحب الزمان